سنسار (سَنسار) به قلم آمنه آبدار
پارت سی و دوم :
چنگی به دسته های مبلی که روی آن نشسته بودیم، زدم؛ می خواستم تمام اضطرابم را همین جا جا بگذارم و بر روی آن تخت دراز بکشم.
از سر جایم بلند شدم و نفس عمیقی کشیدم و با دست های عرق کرده ام، مانتو را راست و ریست کردم.
- جانان تو می تونی بری بیرون.
جانان با تعجب نگاهش کرد... آن قدپارتگذاری رمان به اتمام رسیده و برای چاپ ارسال شده. به همین علت دیگر امکان مطالعه رمان را ندارید.
مطالعهی این پارت کمتر از ۷ دقیقه زمان میبرد.
این پارت ۱۴۸۷ روز پیش تقدیم شما شده است.
دختر پاییز
۱۷ ساله 131این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
Abshar
۱۶ ساله 60نوسینده عزیز چرا انقدر کم و دیر پارت میزارین الان باید جبران چند روز دو تا پارت میذاشتین اخه یعنی چی ما به هم فکر کنید خب ما الان خیلی کنجکاو شدیم
۴ سال پیشآمنه آبدار | نویسنده رمان
سلام عزیزم، من عزادارم تازه مادربزرگم فوت کرده، امروز به زور رسوندم تا پارت گذاشته باشم این از یک پارت هم طولانی تر بود، بابت این چند روز هم معذرت می خوام🌹
۴ سال پیشندا
۲۵ ساله 50خدا رحمتش کنه روحش شاد. رمانتون ایقد خوبه کنجکاوی نمیذارهک بهتون پیام ندیم.
۴ سال پیشFilisiya
40وای چه قشنگ شده همیشه ایطور پارت بزارید خیلی قشنگه شده ولی جانان همه چی رو خراب کرد نیاید توی اتاق میموند جانان از همه چیز خبر داشت حتی پدرمادر پریزاد هم خبر داشتند شاید پریزاد توی گذشت اش یک اتفاق...
۴ سال پیشNazanin
40خدا رحمتشون کنه 😞😞😞🖤
۴ سال پیشYas
20تسلیت میگم خدمتتون ایشالا خدا شما رو همیشه صحیح و سالم نگه داره برامون ، رمان خیلی زیبایی رو خلق کردین ممنونیم ازتون🙏🌷
۴ سال پیشHesel
21روحش شاد عزیزم تسلیت میگم ما همه شما را درک می کنیم🥰
۴ سال پیشآیلار
30🖤🖤راستی نویسنده جونم فوت مادربزرگ تون را تسلیت می گم و انشاالله صبر عظیم به شما و خانواده ی محترم عطا فرماید🖤🖤
۴ سال پیشآیلار
21بعد دوستان یه سوال اگه پریزاد طبق داستان ۱۸ سالش باشه تو ۱۴ سالگی که ازدواج نکرده؟ 🧐🤓🤓
۴ سال پیشدختر پاییز
۱۷ ساله 60این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
ayda
10خیلی باهالو جذاب بودش
۴ سال پیشآوا
۱۸ ساله 30هیجانی بود خوب بود دوست دارم هرچه سریعتر بقیشو بخونم
۴ سال پیشکوثر
۱۳ ساله 10وایی بالاخره پارت گذاشتین ممنون خیلی هیجان انگیزهههه منکه دیگه دارم از فضولی میمیرم
۴ سال پیشنهال
۱۴ ساله 40به نظرم روح***دیگری توی بدن پریزاده یعنی اون پریزاد نیست فقط جسم پریزاده روح پریزاد انوشاست.
۴ سال پیشRAHAII
30آخخخخ قلبمممم.چقدر هیجانی شدهههه
۴ سال پیششیلا
۱۷ ساله 30ووووه روح انوشاخاطراتش کامل بازگشتند یعنی وقتی که انوشاتوجنگلای گیلان زنده ب گور شدروحش بدون هیچ خاطره ای وارد جسم پریزادشداون موقع پری مرده وباروح انوشاامدتوجسمشوالان خاطراتش دقیقاتوسنی که قبلامرد
۴ سال پیشFATI
۱۲ ساله 81این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
سحرجون
۹۰ ساله 60چ خفن کرک و پرم ریخت😃😃😃😃😃😃😃😃😃😃🙆❤️
۴ سال پیشmehra
52چقدکم
۴ سال پیشftm
80چ باحال شد اما خیلی خیلی دیر گذاشتین تازه پارتشم کم بود
۴ سال پیش
دختر پاییز
۱۷ ساله 130این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
بنظر من انوشا یه برادر داشت به اسم پدرام و یه دوست صمیمی به اسم مهتاب امیرم شوهر انوشا بوده چون تو یه تیکه از رمان گفت که داخل یه ضرف غذا بخوریم بعد تو یکی از سقفر ها همراه خانوادش سفر نمیره